دو دلیل برای بهتر انجام دادن کارها وجود دارد .دلیل اول : وقتی کارتان را به طور کامل انجام می دهید و از خودتان صد درصد مایه می گذارید احساس رضایت و شادی بیشتری خواهید کرد . زمانی را که به مدرسه می رفتید به خاطر بیاورید آن روزهایی که تمام تکالیفتان را به بهترین نحو انجام می دادید با چه احساسی به سوی مدرسه می رفتید ؟آیا احساس شوق بیشتری نداشتید ؟ این که شما 50 سال پیش مدرسه را ترک کرده اید موضوع مهمی نیست اصل تکالیف هنوز برای شما کاربرد دارد .معلمتان می گفت : سخت کار کن والدینتان هم به شما می گفتند سخت کار کن امروز رییستان به شما می گوید سخت کار کن اما شما تلاش نمی کنید که معلمتان یا والدینتان را خوشحال کنید و یا رییستان را از خودتان راضی نگه دارید شما سخت تلاش می کنید تنها برای رضایت خودتان .
دلیل دوم : جهان برای تنبیه افراد تنبل و متکبر روش خاصی دارد .چیزهای زیادی ممکن است در زندگی یا حرفه شما رو به راه نباشد و شما هم هیچ تلاشی برای سرو سامان دادن به آن ها انجام ندهید . در واقع هنگامی که شما باری به هر جهت و بی هدف زندگی می کنید اوضاع زندگی هم روز به روز وخیم تر می شود .بوکسوری که حریف خود را دست کم می گیرد و یا تاجری که نسبت به رقبای خود بی تفاوت است نمونه های خوبی هستند از کسانی که تکبر باعث شکستشان شده است تاکنون دقت کرده اید که چطور بعضی از رانندگان تاکسی با نشاط کار می کنند و برخی سفری کسالت آور ایجاد می کنند ؟ تفاوت در کجاست ؟ رانندگان با نشاط فلسفه متفاوتی دارند شاید شما بگویید رانندگان خوب سرویس خوبی می دهند چون شاد و پر انرژی هستند اما آن ها شاد و پر انرژی هستند چون سرویس خوبی می دهند .کسانی که از کارشان لذت می برند وقتی از خواب بیدار می شوند با خود می گویند امروز قصد دارم مفیدتر و بهتر از دیروز باشم . برای چه کسی کار می کنید ؟ همیشه بیش از آن چه مزد می گیری کار کن تا روزی بیش از آن چه کار می کنی مزد بگیری . اخیرا به رستورانی رفتم و با یک گارسون بد خلق روبه رو شدم او با رفتارش به من گفت : چه کسی به تو اجازه داده به این رستوران بیایی ؟ در حدود 20 دقیقه طول کشید تا برایم یک فنجان قهوه آورد وقتی فنجان را روی میز گذاشت تقریبا بیشتر قهوه در نعلبکی ریخته شده بود من از او درباره شغل و رییسش سوال کردم او گفت : مطمئنم که حاضر نیستم باقی عمرم را برای این آدم خسیس کار کنم متاسفانه او یک نکته بسیار مهم را درباره زندگی و کار فراموش کرده بود ( شما برای رییستان کار نمی کنید شما برای خودتان کار می کنید ) ممکن است هیچ یک از کارفرمایان شما ایده آل نباشند و همکارانتان نیز موجوداتی تنبل باشند با همه این ها هنگامی که قراردادتان را امضا می کنید وظیفه شما این است که به بهترین نحوی که می توانید کار کنید نه این که برای کسی که به شما حقوق می دهد دردسر درست کنید .در واقع زمانی که برای کارتان تنها نیمی از توانایی تان را به کار می گیرید شما بیش از رییستان متضرر می شوید او تنها کمی پول از دست می دهد اما شما اشتیاق و عزت نفستان را از دست می دهید